جدول جو
جدول جو

معنی لجن مال کردن - جستجوی لغت در جدول جو

لجن مال کردن
(سُ مَ / مِ کَ / کِ دَ)
تهمتها بر کسی نهادن. با تهمت او را بدنام کردن
لغت نامه دهخدا
لجن مال کردن
بلجن مالیدن، متهم کردن بد نام ساختن
تصویری از لجن مال کردن
تصویر لجن مال کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سُ زَ دَ)
لجن مالی کردن کسی را، عیوب او گفتن یا تهمتها بر وی نهادن. نسبت های بد راست یا دروغ به کسی دادن در حضور جماعت
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ مِ خوَدْ / خُدْ فُ بُ دَ)
با شن، شوخ ظرفی را زدودن. (یادداشت مؤلف). شن مالی کردن
لغت نامه دهخدا
عیوب او گفتن یا تهمت ها بر وی نهادن، نسبتهای بد، دروغ یا راست به کسی گفتن در حضور جماعت
فرهنگ لغت هوشیار
لگد زدن لگد کردن کوب کردن: از همان دقیقه تصمیم گرفتم که این تکبر و غرور را زیر پا لگد مال کنم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لجن مال شدن
تصویر لجن مال شدن
بلجن مالیده شدن، متهم شدن بدنام گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار